فرض کنید یه دختر و یه خانم متاهل سن بالا با هم جایی همکار بودن ، به مدت چند سال ، باهم راحت بودن تا حدودی و صمیمی ، اما نه اینجوری که رفت و امد کنن باهم ، خانم متاهل چندسالی اونجا صمت مدیریتی داشته و چون به نسبت کار حقوقش پایینتر بوده این خانم ناراضی بوده و به این دختر هم میگه بریم از اینجا یه جای دیگه کار کنیم و من خودم برات کار پیدا میکنم پیش خودم ولی خودش میره جای بهتری مشغول میشه این دختر و هم میخواسته ببره که صاحبکارش میگه نه من فقط خودتو میگیرم و این دختر بیکار میشه ،محل کار قبلی هم به این دختر میگه بیا تو مدیر شو ، با همون حقوقایی ک به خانم قبلی میداده ، خانم مدیر قبلی به این دختر میگه تو نامردی کردی و رفتی جای من و با این حقوق هم وایستادی طرف دیگه عین خیالشم نیست من ول کردم و رفتم و سریع تورو جایگزین کرده و رفتن من هیچ تاثیری روش نداره این دختر هم از اونجا میاد بیرون رو حساب مثلا رفاقت و اینا ، حالا همون محل کار قبلی صاحبش اونجارو داده به پسرش و پسرش شرایط کاری و حقوق و خیلی بهتر کرده و به این دختر هم میگه برگرده سر کارش ولی نه به عنوان مدیر به عنوان یه کارمند حالا با حقوق خیلی بهتر، اما اون خانم متاهل نذاره و مدام بد بگه و بگه برو جای دیگه کار کن اونجا نرو !!
دیگه اون دختر مدیر هم که نیست ک بگیم جای اون رفته پس چرا انقد یکی باید سعی کنه جلوی کسیو بگیره ، اصلا چه ارتباطی بهش داره!