مامانم واسه شام قرمه سبزی گذاشته بود
بعد زیرش روشن بود خودش رفته بود سرکار
من سرما خوردم پریود هم هستم روز دومه دلم خیلی درد میکرد دراز کشیده بودم شوهرم بهم پیام داده بود داشتم جوابشو میدادم
به غیر خودم خواهرم که ۱۴ سالشه خونه بود رفتم از خورشت ها خبر گرفتم نیم ساعت چهل دقیقه قبل اینکه مامانم بیاد
به خواهرم گفتم اینا هنوز آب داره تو بعدا باز خبر بگیر ببین اگه خوب شده خاموش کن زیرشو
خیلیم سنش کم نیست بگیم بچه اس اینم اینکارو نکرده بود
خورشت ها ته گرفت مامانم که اومد من تو اتاق دراز کشیده بودم خواهرم همه چی رو انداخت تقصیر من مامانم اومد یه لگد محکم زیر شکمم زد با گوشی زد تو سرم موهامو کشید
بعدم کلی فحش بهم داد گفت ن....گاییدنت که درد داری
بزرگ شدی همه جات بزرگ شده اون مرتیکه ( شوهرم)
ک...ر تو ک...نت میکنه کی میخوای آدم بشی ؟
دیشبم خواهرم گفت من ازدواج کنم بچه دار نمیشم
مامانم هم به من اشاره کرد گفت بهتر میخوای یک ناخواسته مثل این گیرت بیاد ؟💔💔
۱۹ سالمه سه ماهه تو عقدم...