فقط شوهرت که انقد صمیمی بوده😐😐😐😐
وای چه دختر عوضییی
جوری با همسرت رفتار کن که مثل الان بیاد همه چی رو بهت بگه
تو باید پناه شوهرت باشی نه دلیل فرار کردنش
کاری نکن که مخفی کنه ازت
خودت همپا شو تو جواب دادن به دختره
از پدر شوهرت هم همین رو بخواه
امیدوارم زودی مشکلتون حل شه
خوشم اوند بهش گفت لاشی
شوهرم از همون دوران دوستی هیچی هیچی رو از من مخفی نمیکنه . اخلاق بدم داره اما هر اشتباهی هم بونه میاد رک و راست بهم میگه . همون اوایل آشناییمون بود گفت ببین من چند تا دوست دختر داشتم فقط هم با یکیشون جدی شدم اونم دوسش داشتم خیانت کرد و و و و اگه بهم نمی‌گفت من هیچوقت هم نمیفهمیدم
اسی حق با توعه ولی کاری ازت بر نمیاد
با شوهرت بد نشو مبادا بره سمت دختره
حداقل ازین بابت خوشحال باش که باهات رو راست بود
لایک
ببین از تغییررفتارش معلومه شوهرت اون دخترو دوست داشته ولی از دستش عصبانیه و شاید متعهد هم باشه.ولی از دستش عصبانیه.دختره هم مثل همه دخترهای هرزه دیگع.این مدل پیام دادنشون رو دیدم و خوب میشناسم.چندش های نجس
شبیه فیکای یه جوریه
نمیشه قراربزاره باهم بریدسرقرار. بجای اینکه بری درخونشون همونجاازخجالتش دربیا
وای خدای من چ زن بی شرفیهههههه
بنظرم ناراحتی شوهرت از سر اینه ک چرا اصلا با همچین آشغالی بوده و بهم ریخته
منم ی مدت با یه سری رفیق بودم و خیلی بهم بد کردن، بدی نبود ک در حقم نکنن. خیلی ضرر کردم.
بعد یکسال زنگم زدن و میگفتن خوبی چه خبر؟ بیا دوباره در ارتباط باشیم و..
منم زدم تو ذوقشون و خیلی خشک جواب دادم و کلا مکالمه به دو دقیقه نکشید قطع کردن.
بعدش تا دو روز اعصابم خورد بود از لحاظ روانی برگشته بودم تو اون. زمانی ک اونا اذیتم میکردن و دوباره حالم بد میشد و هی حرفاشون میومد تو ذهنم، تو ذهنم جوابشونو میدادم باهاشون بحث میکردم. واقعا تو ذهنم بهشون فحش میدادم، هی میخواستم زنگ بزنم یا پیام بدم فحش کششون کنم ولی جلو خودم میگرفتم.
یکم طول کشید تا بالاخره دوباره خودمو پیدا کردم.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز