برخلاف بقیه کاربرا من با نظرت موافقم
ببین اسی وقتی مدتها از یه نفر جدا میشی
و اون دوباره برمیگرده یه حس مثل تنفرِ ترحم بهت دست میده
یه حسی که اصلا قابل توصیف نیست جوریه که میدونی دوستش نداری
ولی یهو خاطرات میاد یه گوشه از ذهنت
و باعث میشه دوباره مرور کنه که دوسش نداره
شوهرت هم حرفاش و چالش چیزی بجز صداقت توش نمایان نبود
واقعا دوست داره
اگه حالش هم بد بوده بخاطر طلاق خانم نبوده
بخاطر اون حسی بوده که براش بوجود اومده
یه حس تنفر و افراط بوده که توش ترحم هم هست برای تمام خاطراتی که گذشتم تموم شد
الان دیگه زور تو رو میطلبه که به زندگی و شوهرت سفت بچسبی و چیزی رو بروش نیاری
(فقط بهش بگو که اگه تند شدم برا این بوده که دلم میخواسته از همون اول این خانم بلاک شه چه آشنا باشه چه نباشه تا فکر تو رو درگیر احساس تنففففففری که بهش داشتی نکنه ( تو الان به شوهرت یاد آوری میکنی که اره بهت اعتماد دارم و تو ذهنش جا میندازی که تو فقط و فقط میتونی به این زن حس تنفر داشته باشی)
ولی درکنارش سیاست زنانگی خودت روهم حفظ کن