این تایپکونخوندم امایکی دگه تایپک زده بودبچم تب داره میره مهدبعدمیادخونه مادرشوهرم حالا شوهرم گفته مرخصی بگیرازبچه پرستاری کن نمیخوام هرکیم گفت حق باهمسرته گفت شماحسودعقده ای هستید 😀😀گفت حاضرم جدابشم اماشغلمورهانکنم
من برام اعتمادش به شوهرش عجیب بود مرد ایرانی پنج سال منتظر میمونه ؟🤕
بنظر من بچه برای مادره
مادر باید همه جوره از بچش محافظت کنه حتی اگه لازم باشه در برابر پدر بچه
بچه خودش بدنیا نمیاد
ما بدنیا میاریمشون پس غلط میکنیم همینطوری رهاشون کنیم یا منتی سرشون بذاریم که بخاطر تو فلان کردم یا نکردم ! وظیفمونه
ما وظیفمونه و اونا هیچ وظیفه ای نسبت به ما ندارن و در نهایت میرن
یا مسیولیت قبول کن و تا تهش پاش وایسا یا بدنیا نیار
دو سه صفحه از تاپیکشون رو خوندم و برام سوال پیش اومد کسی که هدفش تحصیل تا مقطع دکترا بخصوص خارج از کشور بوده چرا سریع ازدواج کرده و بچه دار شده و الان دوباره یاد هدف نصفه و نیمه ش افتاده. عزیزم شما هم مثل خیلی های دیگه که برای هدفشون زحمت می کشن اول به هدفت برس و بعد به فکر ازدواج باش. همه چی رو باهم می خوان و مسئولیت کارشون رو گردن بقیه میندازن!!!
دیروز هم یه تاپیک اینطوری دیدم که خانمی می گفت اجازه نمی دم بچه مانع پیشرفتم بشه و از عالم و آدم طلبکار بود که چرا از بچه مریضش مراقبت نمی کنن که ایشون از پیشرفت جا نمونه و حاضر نبود چند روز کنار بچه مریضش بمونه!!!
شما هم توی اون تاپیک بودی؟!!!
منطقش درباره پیشرفت خیلی برام جالب بود
به هر کسی هم که می گفت باید کنار فرزند بیمارت باشی می گفت خانه دار حسود عقده ای!!!!!!!!!
فقط نگفت کارش چیه اگر دو روز نره سر کار چرخ دنیا از حرکت می ایسته؟!!!!!!!!!!!
