عزیزم باور کن همه ی راه ها رو رفتم
مثلا برای خودم غذا میریزم جلوش میشینم و با مزه مزه میخورم تا ببینه بعد هر از گاهی که خییلی نگاه میکنه قاشق رو میبرم سمتش ببینم دهن باز میکنه ولی حتی وسوسه هم نمیشه داره دیوونم میکنه .خسته شدم از دستش دیگه شور و ذوق ندارم براش چیزی آماده کنم ولش کردم به حال خودش ولی دلم رضا نمیده به این شرایط همش نگرانم نکنه کم‌کاری کردم نکنه مقصر من بودم نکنه زیاد پافشاری کردم زده شده...
وقتی دیگران میگن چقدر لاغر شده خیلی ناراحت میشم
همش حس میکنم مادر بدیم
لثه بچه همون کار دندون رو میکنه یک سره بهش میکس شده نده غذا بذار جلوش میخوره کم کم نخود وقتی خوب خوب پخته باشه توی دهن له میشه دیگه جای نگرانی نداره هویج رو بپز برش بزن بده دستش نخود فرنگی بده بهش هر چی خودش بخوره براش بهتره همون میکس شده ها رو بده خودش بخوره یه چیز بزرگ پهن کن یا بنشون توی صندلی غذاش بذار همه جا رو کثیف کنه اصلا ، ولی خودش بخوره حتی اگر یه قاشق هم نخورد مهم نیست مهم اینه که بچه با غذا آشنا بشه اون لا به لا که داره کثافت کاری میکنه یه قاشق هم واسه دل خوش کردن خودت بهش بده
هنوز تو مرحله ایه که هر چی دم دستش بیاد میکنه تو دهنش یا تکون تکونش میده درکی از کتاب و قصه نداره
دلم میخواست بهم بگن ولش کن همون شیر خشک رو بده تا هر وقت خودش تمایل به غذا خوردن کرد تا از عذاب وجدانم کم بشه 😥😥😥
ببین گلم تو الان داری پایه های فهم بچه ت رو میچینی من اینو طبق تجربه پسر بزرگم میگم ، با بچه ت از سن بسیار کم حرف بزن و قصه بخون و روی شعورش حساب باز کن
الان بچه دوم من سه ماهشه هر روز دارم موقع آد دادن و قطره های رفلاکس دادن براش همین قصه رو میگم فقط میگم نگهبان های بدنت به کمک احتیاج دارن که شیر توی شکمت بمونن با اکت بدنی میگم همینو در حالیکه چشم بچه الان ممکنه درست نبینه حتی ولی من میگم چون میدونم باید با بچه حرف زد و منطق پست کار رو مطابق فهم و سن بچه بهش گفت و بچه رو قسمتی از راه حل مشکلش دید
من کامل این قصه رو نوشتم برات ولی تو هر چقدر که بچه ت دریافت داره بگو ، کامل برات نوشتم چون این قصه رو بارها و بارها توی سنین مختلف توی موقعیت های مختلف با جزییات بیشتر باید بگی از یه جایی به بعد میبینی بچه ت تلخ ترین دارو ها رو بدون چک و چونه میخوره فکر نکن نمی‌فهمه باور کن می‌فهمه
بیخودی به خودت برچسب منفی نزن خیلی هامون این دوره رو گذروندیم جالب اینجاست ماهایی که میتونیم بهترین ها رو برای بچه مون فراهم کنیم بچه هامون نخور از آب درمیان
حالا اونایی که بچه شون صبح تا شب با نون بربری بزرگ میشن هر چی هم بذاری جلوشون میخورن این همه جنگولک بازی هم نیاز ندارن 🙃
مهم اینه فکرت درگیر پیدا کردن راه حله حق داری خسته و کلافه بشی ولی همین که دنبال راه حلی یعنی مادر کافی ای هستی
اون موقعی که نگاهت میکنه قاشق نده بهش بچه ت فهمیده روی غذا خوردنش حساسی بخور تموم کن اگر خواست براش بریز اصلا بچه رو نگاه هم نکن فقط با لذت بخور بچه ها بسیار باهوش تر از چیزی هستن که فکرشو بکنی موقعی که غذا نمیخوره حرص نخور حواست به ابرو هات و دستات و فشار دادن لب هات باشه که خشم و حرص توشون نباشه بچه اکت بدن رو ۱۳ برابر اون چیزی که در واقعیت هست میبینه وقتی این نکته رو بدونی کمترین تغییری توی چهره ت نمیدی نسبت به نخوردنش کاملا خنثی رفتار کن ولی حسابی از خوردن خودت لذت رو نشون بده
وایی باورم نمیشه چقدر خوب و تخصصی صحبت می‌کنید انگار دارم با یک کارشناس کودک صحبت میکنم کاملا درست میگین
کلا زاویه ی دیدم به این قضیه عوض شد از فردا حتما روش هایی که گفتین امتحان میکنم
فکر کنم باید با حوصله تر رفتار کنم تا به جواب برسم
من یکم کمال گرا بودم فکر میکردم اگر غذا میخوره باید غذایی رو بخوره که تمام نیاز های بدنش رو بتونه تامین کنه مثلا یه تیکه هویج یا سیب زمینی یه چه دردی میخوره کلا زاویه ی دیدم عوض شد ممنونم از راهنمایی خوبتون و وقتی که گذاشتین
قربونت عزیزم ، آره کمال گرایی همیشه کار رو خراب میکنه ذهنت رو آروم نگه دار و به خودت یادآوری کن که هنوز اولویت با شیره حتی این جمله رو روی در یخچال بچسبون
بنویس «آروم باش هنوز اولویت با شیره » بنویس «هنوز وزن گیری بچه با شیر اتفاق میفته»
تارگت دو ماهه بذار و تمرکزت رو بذار روی غذا خوردنش اونم به همین شکل که بذاری جلوش فقط دو ماه فرصت بسیار خوبیه که بچه ت رو با طعم غذا آشنا کنی دوما به مرور کمکش کنی با تمرین مهارت غذا خوردن رو کم کم و به آرومی یاد بگیره
واقعا حرفات حقه دیدم اطرافم کسانی رو که اصلا براشون اهمیتی نداره بچه چی میخوره و چی ....شاید همین حساسیتم باعث شد که دخترم بد غذا بشه البته دلیل خستگیم اینه که ابنا دو قلو هستن اون یکی به شدت خوش اشتها و این یکی به شدت بد غذا 😑دلیل حساسیتم هم همینه که خواه و ناخواه مقایسه میکنمشون
راستی من امشب شما رو تو گنجینه هام با اجازتون ذخیره نگه
میدارم چون مشخصه خیلی با تجربه و خانوم عاقلی هستید😜😘
ببین واقعیتش هم همینه الان اولویت با شیره ولی همیشه توی ذهنت اینو یادگاری از من داشته باش
اگر میخوای بچه ت یه مهارتی رو به دست بیاره میخوای از شیر بگیری میخوای از پوشک بگیری میخوای مسواک زدن مستقل یادش بدی میخوای شستن خودش رو یادش بدی میخوای شستن سرویس بهداشتی رو یادش بدی هر مهارتی هر مهارتی رو میخوای یادش بدی توی ذهنت اون مهارت رو یک پروژه ببین و این پروژه رو به مرحله های مختلف تقسیم کن و از مرحله و پله اول قددددددم به قدددددم باهاش جلو برو توی مرحله اول به مهارت رسید برو مرحله بعدی
وقتی تا حد خوبی پیش رفت بهش نمره بده ببین اگر بخوای بهش نمره بدی میتونی از ده بهش هشت بدی؟ اگر آره اینجاست که تازه میتونی رهاش کنی که خودش انجامش بده و توی انجام اون کار مستقل بشه
حالا شما اگر بخوای دو ماه دیگه بچه ت بتونه مقاومت به غذا خوردن نداشته باشه از الان باید شروع کنی تا این مهارت رو بهش یاد بدی که بتونه پیغام گرسنگی رو توی بدنش شناسایی کنه لذت بردن از غذا رو شناسایی کنه ، با مفهوم قاشق آشنا بشه ، حتی جای دهنش رو توی صورتش پیدا کنه و بتونه قاشق رو به جای اینکه توی یقه ش خالی کنه توی دهنش خالی کنه اینا همه پله های مهارت غذا خوردنه دیگه
هر کدوم رو جلو برو و بذار بچه نقش مسیولیت بازی کنه نه خودت
برای شروع این مهارت هم دیر نیست اصلا نیاز به عذاب وجدان نیست فقط بچه رو در معرض غذا قرار بده و به جاش فکر نکن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز