یکی تاپیک زده بود راجب اینکه زشته و اینا رفتم تو فکر که چرا منم انقد احساس زشت بودن دارم و حتی میترسم عکس بگیرم یا برم جلو آینه زیاد 🙁 بعد یادم اومد دوران بلوغم چقد دخترای فامیل اذیتم میکردن هر کس یه ایرادی ازم میگرفت مثلا یه دختر عمه دارم سه سال ازم بزرگتره خودش یه عالمه آرایش میکرد میومد کنار من که هیچی آرایش نداشتم عملا بچه بودم سلفی میگرفت بعد الکی میگفت واسه دوس پسرم فرستادم یک هفته خندیده یا چمیدونم میگفت فلان پسر فامیل پیام داده بعد تو رو مسخره کرده من میخوام باهات صادق باشم 😑 کلا نقطه ضعف منو پیدا کرده بود اصراررر داشت که ببین از نظر همه مخصوصا پسرا تو خیلی زشتی و همه دارن مسخره ات میکنن منم ساده باور میکردم بعدا فهمیدم همش دروغ بوده و از خودش درآورده من بخاطر حرف مردم چقد عذاب کشیدم گریه کردم چقد گوشه گیر و منزوی شده بودم🙁 واقعا دختر / پسر نوجوان دارین مواظب باشین خیلی چیزا تو اون دوران خراب میشه و به سختی میشه درستش کرد مثلا اعتماد به نفس و عزت نفس هیچکس مواظب من نبود از همه لحاظ خیلی اذیت شدم و مثلا دقیقا تو حساس ترین سن بدترین کامنت ها رو راجب ظاهرم گرفتم هنوزم نمیتونم با ظاهرم کنار بیام خودم از خودم ایراد میگیرم همش این یه نمونه از خسارت های دوران بلوغ 😑😂
وای دختر با هرکلمه از حرفات انگار ی فشار وارد کردی به قلبم🥲بمیرم الهی برای این تجربه مزخرفی که داشتی
ولی کسی به من نمیگه زشتی ولی وقت شرایط زندگیم سخت میشه مثل الان که امتحان دارم حس میکنم زشت‌ترین ادم کره زمین خود منم خیلی غیر عادی ام خستگی اعتماد به نفسم نابود میکنه متاسفانه
منم یه دختر خاله داشتم اینقدر اعتماد به سقف داشت از بچگی همیشه احساس کمبود پیشش داشتم
حتی فکر میکردم از خواهرم زشت ترم
تا اینکه ازدواج کردم و شوهرم گفت از کل فامیلاتون خوشکلتری
و من اصرار که نه خواهرم خوشکله
اون میگفت اصلا قابل مقایسه نیستین😆
خودمم که عکسای قدیمی رو میبینم الان میفهمم که چقدر از همه بهتر بودم ولی یکنفر نمیگفت تو زیبایی
من قیافم خیلی بستگی به وضعیت روحیم داره یه زمانی که شاد بودم خیلی خوشگل و جذاب بودم بعداً که مشکلاتی برام پیش اومد و به دنبالش درد مزمن و افسردگی حس زشتی بهم داد یه دفعه حس کردم خیلی متفاوت با قبلم و خیلی حسرت قبلا رو میخورم به نظرم کلا آدم وقتی از ته دل ساده و لبخند میزنم خیلی خوشگله همه آدما