سلام من
دیشب خواب دیدم عشقم اومد و گفت که نارنگی هامو بده یعنی نارنگی در ازای نارنگی هایی که بهت دادم بهم بده منم گفتم باشه از تو کیفم۲ تا نارنگی که یکیش بزرگ بود و یکیش کوچیک بود درآوردم بزرگه یکم از پوستش کنده شده بود بهش گفتم اینو میخواستم بخورم یکم ازش کندم اونم بهم یه نیشخند زدو با نارنگی ها رفت دوستم که مارو نگاه میکرد یدفعه سریع از تو کولش یه نارنگی بزرگ درآورد و با اخم خورد
کسی که دوسش دارم متولد آذره میدونم منو دوس داره اینو رفتاراش نشون میده
مثلا کارای منو تقلید میکنه
چند وقتی که وقتی منو میبینه شیطون میشه
همش سیع میکنه منو بخندونه اینا
ولی من انقد مغرورم بهش یه زره هم رو نمیدم
دوستان من چهارده سالمه
اینرو از زبون دختر خالم نوشتم که دانشجوهه