یاده مامان بزرگم افتادم(:
من هنو باور نکردم ک نیس
ب شوت وابسته بودم بش و ذره ذره آب شدن شو دیدم
جز ده روز اخر(((:
۲۲ م میشه سه ماه ک دیگ نیس(((:
سرطان ریه داشت و عفونت تو کل بدنش((((:
پزشکا ده روز آخر فمیدن ک دیگ خیلی دیر بود(((((:
واسه سن بالا مخصوصا مادرشوهر شما شیمی درمانی فقط جلوی پخش سلول های سرطانی رو میگیره
وگرنه شیمی درمانی میشدن شاید بدتر ضعیف میشدن
پدرمن درمانش خیلی خوب پیش رفته بود در عرض ۵ هفته که دکتر از خدا بی خبر گفت نیاز با شیمی درمانی نیست بیماری به کبد وبیضه و ریه زد و دیگه تیر اخر همین بود که هرچقدر شیمی درمانی کردیم بدتر پخش شد
عزیزتونه عذر میخوام ولی شیمی درمانی الان براش سمه و عذاب
برا منی که به چشم خودم دیدم عزیزم چه عذابی کشید
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز