بیاین بنویسین فیض ببریم😂
یه درصد فکر کن بیان اینجا داستان برات تایپ کنن
کوتاه ترین شعر متن و داستان😂
قشنگترین بود
"دیدمش گفتم منم نشناخت او"
از قضا روزی اگر حاکم این شهر شوم
خون صد شیخ به یک مست روا خواهم کرد
آنقدر جامه و دستار بگیرم از شیخ
مفرش میکده هارا زعبا خواهم کرد
آن دگر باقی عمر چه ها خواهم کرد
وسط کعبه دومیخانه بنا خواهم کرد
تا نگویند که مستان زخدا بی خبرند...!
الم یعلموا ان الله یعلم سرهم و نجواهم و ان الله علام الغیوب
آیا نمی‌دانند که خدا می داند پنهانتان و آشکارشان را،و خدا داننده غیب هاست؟
جهان را بر ما سخت کردی بعيد است پروردگار ما بر تو آسان بگیرد.
این فقط یادم اومد:
من تماشای تو میکردم و غافل بودم
کز تماشای تو خلقی ب تماشای منن
گفته بودی ک چرا محو تماشای منی
و چنان محو ک یکدم مژه برهم نزنی
مژه برهم نزم تا که زدستم نرود
ناز چشم تو ب قدر مژه برهم زدنی
یکی از متنایی که خودم دوست داشتم :
صبر این دل؛ به زیبا شدنش می‌ارزد..
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز