چرا بعضی ها هیچ وقت وجدان بیدار ندارن و از کاراشون پشیمون نمیشن

متن رو نخوندم ولی برای عنوان فک کنم خدا توقران جواب سوالتونو داده سرچ کنید

معلم های ماهم همین بودن

الان وضع دانشگاه ها همینه استادها درس نمیدن کارگاه میذارن

چی فکر کردی الان معلمای خصوصی کلاس میگیرن جلسه۱/۵۰۰

بی وجدان ترینن

واقعا خیلی از معلما پولی ک درمیارن حقشون نیست

بعضیا برای پول وجدان رو هم میفروشن 

هر کی رو نگاه می کنی تو هر شغلی یه راه برای دزدی خودش پیدا کرده

من هم سال کنکورمون یه مدرسه ی خیلی گرون میرفتم

معلم ریاضیش یه پسر جوون خوشتیپ بود همه دخترا روش کراش بودن باهاش کلاس خصوصی گرفتن خودشونم میگفتن به این نیت که مثلا معلم میاد خونشون تیپ بزنن خودشونو بکنن تو چشمش

تا آخر سال فقططط من.بودم باهاش کلاس نداشتم 

اونم میومد سر کلاس فقط میگفت و میخندید اصلا دیگه درست درس نمیداد به هوای کلاس خصوصی ها

20 ساله پیش همچین آدمی زندگی میکنم😅

چند بار هم سکته کرده هنوز آدم نشده 

البته F=ma.

ضرورت عقلانی وجود معاد بنا همین واقعیته که ظلم‌هایی رقم می‌خوره که یقین داریم که مجازاتی درخور اون ظلم شامل حال ظالم نمی‌شه.

مثل اینکه یک‌هو در عرض چند ماه چهل هزار کودک رو به فرمان یک موجود شقی می‌کشند؛ چطور می‌شه مجازاتی برای چنین فردی در نظر گرفت که متناسب با ظلمش باشه؟! 

قطعا هیچ گونه نمی‌شه! 

پس اگر خدای عادلی در کار باشه باید جایی برای احقاق حق نسبت به چنین ظلم‌های غیرقابل جبرانی وجود داشته باشه.

در مورد حرام‌خواری و وجدان خفته هم قرآن اشاره داره...

آدم‌ها با فطرت پاک زاده می‌شن و به طور پیش‌فرض بازدارندگی و بی رغبتی به گناهان دارند تا اینکه وجودشون با لقمه ناپاک، تربیت نادرست، محیط آلوده و... اون بازدارندگی رو کمرنگ می‌کنه‌... بارهای اول انسان حالش خوب نیست اما وقتی به گناه اصرار بورزه و توبه و برگشتی نکنه به مرور مبدأ امیالش عوض می‌شه... دیگه حالش از بدی کردن، بد نمی‌شه و همین طور که پیش می‌ره به جایی می‌رسه که از بدی لذت می بره و خوبی حالش رو بد می‌کنه... آدم‌های خوب حالش رو بد می‌کنند و...خلاصه ارزش و ضدارزش براش جابجا می‌شن.