شما خداروشکر قوی هستین
من یکسال اول که مرده ی متحرک بودم
بعد اونم فقط کم کم یاد گرفتم چطور کمی پنهان کنم بی قراری رو
یه عالمه تصمیمات اساسی غلط و وحشتناک گرفتم بخاطر همون حال و هوام
تازه بعد پونزده سال میتونم بدون گریه درباره ش حرف بزنم
تا همین دو سال پیش امکان نداشت یه جمله در موردش حرف بزنم شرشر اشکام نیاد