عزیزم همین کار که بهت گفتم و بکن مطمئن باش نتیجه می گیریم حالا تا دی ماه و امتحانا صبر کن بعدش بهش بگو بیا با هم بریم مدرسه انتخاب کنیم با انتخاب خودش برید مدارس مختلف را سر بزنید و هر کدوم ظرفیت داشت و دخترت دوستش داشت و شرایطتون باهاش سازگار بود ثبت نامش کن هیچ مشکلی هم نداره.
دختر من چون دو سالگی تصادف کرد و بچم دور از جون همگی از کما برگشت دکترا ازش قطع امید کرده بودن و معجزه شد
خیلی تا الان هم خودش هم ما سختی گشیدیم و کودکی خوبی نداشت همش تو مطبای دکترو بیمارستانها کاردرمانیا بود
یه خورده لوس شده
ی کارتون یا داستان بزار تو گوشی یا تلویزیون بعد تموم شدنش بشینید درباره ی داستانش حرف بزنید البته از داستانهای ساده شروع کن بگو خب بنظرت بره ناقلا این کارو میکرد بهتر نبود هی به چالش بکشش با بازی یا کارای ک دوست داره ببین بهتر میشه
الان ۵شنبه و جمعه س بهش کاری نداشته باش نگو تکالیفتو انجام بده ببین واکنشش چیه
سعی کن سرش داد نزنی ممکنه فکر کنه دارید باهاش لج میکنید برای همین اونم لج میکنه
تو این سن نصیحت نمی‌فهمه که حرف گنده براش بزنی
اینقد همه چیز مهیا کردید براش اینجوری شده چند روز اسباب بازی و این چیزا براش نخرید بذارید بدونه همیشه همه چیز در دسترس نیست
همین دانش آموز من مامانش میگفت از وقتی ۲و۳سالش بوده هی به قولش کردیم هرچی خواسته خریدیم هر جایی دلش نبوده نرفتیم ... آخر این محبت های بیش از حد میشه اینجوری
روخوانی انجام میده؟یا از اینم خوشش نمیاد
