از خودم یادم نیست ولی دادام تازه عقد کرده بود بعد شب خانومش اومد خونه ای ما رفت اتاق داداشم خوابید صبح شلوارش چپ پوشیده بود.منم دیدم حالا توباغ نبودم بلند گفتم نسیم شلوارت چپه ادن بی محلی کرد رفت اشپرخونه بعد سرمیز همه بودن من بار گفتم نسیم شلوارت چپه مامانم ف بیا پنیر بخور بحق عوض کرد.باز گفتم🤣اخرش داداشام از حجالت پا شدن رفتن.تازه بعد ازدواج خودم دلیل شلدار چپ نسیم فهمیدم
جالبه مامانمم بهم نگفت چرا شلوارش چپه🤣🤣