؟؟؟
ب من ک هی اصرار اصرار بچه بیار حالا ک بچه دارم ولی غیر مستقیم راجع ب بچه دیگه میگه
رو اولی کم سن بودم چیزی نمیگفتم بعد میگفتم نوه دوس دارن و فلان
اما اینو تو کت ام نمیره
اصلا نمیتونم ببینم کسی برام بخواد تصمیم بگیره
رو پوشش ام نظر میداد قبلا چیزی نمیگفتم اما الان بگه موهات معلومه از کوره درمیرم
سنگین میشم حتی با کوچکترین تذکر یا انتقاد
حق داری بقران منم متنفرم از این حرفااا
گوه خور ما هستن خواهر
من ک چن بار ریدم بهش تا یکم آدم شد
نه بنده خدا....کاری نداره با ما
اصلا کاری نداره حتی کوچکترین نظری
نیازی نیست جوابشو بدین شما کارخودتونو انجام بده
بله من ازیه استان دیگه بودم واونا خیلی محجبه هستن ومنم معمولی ویلی جوری اذیتم میکردوتیکه مینداخت که حس میکردم خیلی لباسم ناجور واسه بچه هم دخالت که بچه نیارین هزینه هاگرونه ولی خواهرشوهرام وحاریام بچه های سوم وچهارم روهم اوردن وبه اوناهیچی نگفت من بهتون حق میدم منم الان دیگه همونجورکه دوست دارم تیپ میزنم ومنتظرم حرف بزنه که بهش بگم به توربط نداره ولی سکوت کرده ولی بدنگاهم میکنه منم بهش محل نمیدم
مادرشوهر من که فکر میکنه نازا هستم , چون ۴ ساله بچه نخواستم بیارم
همش نذر میکنه
منم با خودم میگم ولش
