رفتارای زنندش باعث شد بیزار بشم وگرنه اصن باهاش نه دعوا کردم نه پدرکشتگی داشتم. مثلا من میخام از جمع خارج بشم دارم خدافظی میکنم سرشو گرم میکنه ک بامن خدافظی نکنه یا وارد جمع میشه ب همه دست میده ب من نمیده یا تو کوچه تا میخام نزدیک بشم و سلام بدم پشت میکنه بچم بدنیا اومداومدن خونم اصن تبریک نگفت جشن دعوتش کردم نیومد گاهی وقتا تو جمع باهمه حرف میزنه جز من عمم فوت شد همه تسلیت گفتن اینم شنید تسلیت اونارو و چیزی نگفت خونه مادرشوهرم تا منو میبینه میشینه که من پذیرایی و شستن رو انجام بدم و.... الان خیلی خیلی حس بد نسبت بهش دارم نمیدونم چجوری تنفرمو کنترل کنم بیزار شدم ازش هی من میخوام مث خودش بشم اون بدتر میکنه مثلا یه کار جدید دیگه برا حرص دراوردن من میکنه
من کسی کم باشه کم میشم ناراحت نمیشم
بیخیال بابا تو هم مثل خودش باش
وای دقیقا جاری منه بعلاوه اینکه جاری من خیلیم دروغ میگه وتفرقه میندازه
جاری من ی ادم خبرچینی ک همتا ندارع
اون اولا نمیشناختمش نشستیم باهم درددل کردیم اونم حرف زددد،ن که حرف نزده باشع
همشو رفت گذاشت کف دست مادرشوهرم
منکه اصلا برام مهم نبود اما خب خوب شدشناختمش
ببین بهترین باش
همین برای دراووردن حرص جاری کافیه
تو اشپزی
همسرداری
(یه کاری کن شوهرت عاشقت شه یجوری که تو جنع هم قربون صدقت بره)
تمیزی خونه
ترببت بچه و...
حتما حتما حتما حرز امام جواد با رعایت تمام نکاتش هم بگیر که به هیچ عنوان نتونه برات سحروجادویی چیزی بگیره
از جاری جماعت تو این سایت چیزای خوبی نشنیدم
من اگه باشم رفت و امدمو کم می کنم موقعی میرم که نباشه یا کلا دعوتش نمی کنم کلا ندید میگیرمش جایی هم ببینم انگار که غریبه دیدم نه محل میذارم نه رفتاراش برام مهمه کلا در حدی نمیبینمش که حرصمو دربیاره
باشه مرسی. ما همدیگرو سالی چند بار خونه اقوام میبینیم و سالی یکی دوبارم خونه هم میریم. ب شوهرم گفتم رفتاراشو ولی شوهرم گفت من نمیتونم ب خاطر اون زن بیام با داداشم قط رابطه کنم و حدقل همون سالی یکی دوبارو باید بریم خونشون. بنظرت چیکارکنم؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز