شوهر من چهار سال پیش خیانت کرده بود بهم
بعد من بعد از اون قضیه شکاک شدم غر غرو بودم بدتر شدم
دیگه به خودم نرسیدم شلخته شدم ولی کثیف نه نیستم هر روز دوش می گیرم مسواک میزنم بادی اسپلش میزنم
چند روز پیش تو ماشین شوهرم سمت در شانه پیدا کردم از اون دندانه دار دم دراز ها
گفتم مال کیه گفت شاید مال تو هست و خیلی وقت ه اونجا تو داشبور ده
حالا ما دو سال پیش از اینا داشتیم برای دخترم ولی گم شد
اینم بگم مال چند سال پیش ه و تا الان هزار بار برده ماشین و تو شویی
ماشینش هم خارجی ه با اون مسافرکشی نمی کنه
پریروز با هم دعوا کردیم گفت اخه کدوم خنگی با شونه میره سر قرار و این اصلا مو ادم بزرگ و شانه نمی کنه و از این حرفا
حتی دیروز هم دیدم باز همونجاست
با خودم گفتم اگه کاسه ای زیر نیم کاسه بود که نمی ذاشت اونجا بمونه
دیروز اومد منت کشی ولی من محل ندادم بهش
اونم خی میگه به من محبت کن فلان کن