اما شوهرم توقع داره من طلاهامو بدم تا براش دارو بگیرن درصورتیکه طلاهامو با وام فرزند اوری خریدم تازه خانواده شوهرم میگفتن به شوهرم طلا نگیر بذار بانک،تازه خیلیم اذیتم کردن همین پدرشوهرم عروسی نگرفت رفت ماشین خرید خیلی از چشمامم اشک دراوردن حالا شوهرم توقع داره دلم بسوزع و طلاهامو بدم شوهرمم از چشام افتاده
مگه ام اس درمان داره؟
شوهرت از چشمات نیفته.چون پدرشه و میخواد تمام تلاششو بکنه.
شوهرت با زبون گفت طلاتو بده?
اوکی ولی طلاهاتو نده
به تو ربطی نداره
یعنی اییییینقدر وضعشون خرابه که عروس باید طلا بفروشه برا بیماریش؟؟ خودشون حقوق ندارن؟؟
فک کن این قضیه برعکس بود. خدایی نکرده پدر شما بیمار بودن. به هرررر دری نمیزدی درمانش کنی؟شوهرتم همینه...تو برای دل شوهرت کن.برای رضای خدا
نفروشی
استارتر این چه اخلاقیه که داری؟ همیشه تاپیک میزنی و همون اولش ول میکنی میری! خب بمون جواب کاربرا رو بده!!
نفروش ولی مگه پدرشوهر وظیفه داشته برات عروسی بگیره؟؟ وظیفه شوهرت بوده نه پدرش بی عرضگی شوهرتون گردن پدرش ننداز
خونواده شوهر رو فقط بزارن برای 💩خوری
چرا توقع الکی دارین؟
همون طور که شما دوست ندارین طلاهاتونو بدین به پدرشوهرتون اونم دوست نداشت عروسی بگیره براتون صددرصد ماشین خریدن براش مهم تر بوده هر ادمی باشه همینه اصلا وظیفه نداشته که براتون عروسی بگیره این وظیفه شوهرته
همین طورم وظیفه شما نیست که طلاهاتونو بدید به پدرشوهرتون
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز