ه.
بخدا ابروم جلو فامیلام رف. همه فهمیدن نمیخاد بیاد دنبالم انگار اضافم. اولش بهونه کرد چرا رفتی خونه ی مادربزرگ اونجا دورتره. گف بیا خونه ی مامانت بیام دنبالت. منم کسیو نداشتم بیاد منو ببره. دعوا کردم مگه چقد فاصله هس و اینا اخرش گف بااااشه میام چخبره خب سرکار بودم خستم. درحالیکه برادر خودش هر هفته خانومشو میبره پیش خونواده ی دختره و برمیگردونه از مال ما هم دورترن
عزیز من خیلیم کارت زشت بوده
برگشتی گفتی گلت از این ارزوناس
اونم بهش برمیخوره دیگ
فکر کردی مردا مثل ما زنان ک ب در میگی دیوار بشنوه ..
برای هر چی ناراحتی همونو باز گو کن
ن چیزای دیگ
منم خیلی وقتا ذوق داشتم. داشتم میرفتم واسه جهازم فرش بخرم با حقوق خودم که با بدبختی پس انداز کرده بودم. برگشت گف حالا مگه میخای چی بخری دوتا فرش ماشینی این همه ذوق نداره. انگار میخاد دستباف بخره ..
منم اول اینجوری نبود برخوردم. به مرور شدم مث خودش
یه مشاور هست تو ایتا خیلی چیزا رو رایگان توضیح میده خیلیا زندگیشون بهتر شده
من خیلی راضیم
اگررر نگن داری تبلیغات انجام میدی
آقای بورقانی
این دسته گلی که برات خریده کمه کم ۱تومن به بالا پولشه🤦♀️
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز