مثلا تو بارداری یا وقتی دومی کوچولوعه و زمان زیادی می طلبه
بچه اول خیلی اذیت میشه
بیاین از اون حسا بگین
آره باردار بودم بخاطر دخترم که کوچیک بود گریه میکردم الانم بعضی وقتا میگم در حقش ظلم کردم
اره دقیقا همین الان.به بچه کوچیکم شیر میدم بچه اولم پشت سرم همش میگه مامان با من بخواب🥲🤦♀️
بله زیاااااد
از وقتی داداشمو از دست دادم داد میزنم سر دخترم دست خودم نیس خیلی ناراحتم اصن مادر خوبی نیستم اون فقط یسالشه😭
نه من بین‌بچه هام فاصله زیاد بود ،برا اولی همه کار کردم بعدن عذاب وجدان نگیرم بعد دومی آوردم ،اتفاقا حسم بر عکس شماست احساس میکنم در حق دومی کوتاهی کردم
بچه اول کلا موش ازمایشگاهی پدر مادره
یعنی من پدر مادرم تمام اشتباها و بدبختیا و دعواها و... رو سر من خالی کردن
به بچه بعدی رسید
یادشون افتاد متمدن باید زندگی کنن و بهش فشار نیارن😐
آره عزیزم بعد بچه دوم که فاصلهشون ۳ ساله من همش کارم گریه است برای اولی ... هم اینکه عذاب وجدان اون کوچولو بود زیاد صبور نبودم و تکنیک بچه داری بلد نبودم ... وقتایی که به دومی شیر میرم و اون محبت من رو میخاد
وقتی دختر دوممو از دست دادیم خیلی دلم برای دختر اولم سوخت خیلی دوسش داشت هر لحظه به فکرش بود
اره خیلی زود مستقل شده بعضی وقتا بخاطر کوچیکه سرش داد میزنم بعد ناراحت میشم کلا همیشه فک میکنم براش کم گذاشتم ولی شوهرم میگه دیگه میخاستی چکار کنی براش 😄
این حس تا آخر باهاته بچه اول من ۲۰ سالشه از روزی که بچه دوم اومد همش عذاب وجدان بچه اولم رو دارم بچه که بود شبها گریه می کردم از این که نمی توتستم مثل قبل براش وقت بزارم و تا الان که همیشه بهش میگیم تو کوتاه بیا چون بزرگتری و ........
اره دقیقا از لحظه ای که فهمیدم دومی رو باردارم، تا همین لحظه که دومی یک سال و سه ماهشه هر روز و هرساعت دلم سوخته و عذاب وجدان داشتم
زیااااد
بچه اولم همه با من بودن هاشو بخاطر بعدی از دست داده
تنها کلاس رفت تنها مدرسه رفت گردش نرفت و.. همش بخاطر بعدی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز