ما دوتا خواهریم خواهرم همیشه خونه ماست واقعا وقتی ازدواج میکنید نه که نرید ولی به اندازه خواهر من ازدواج کرده ۱ نفر رفت ۴ نفر هر روز اینجان شوهرش کارش شهر دیگس خاهرم مونده اینجا خونه خودشونم نمیره ناهار و شام واقعا حس کوزت بهم دست داده مامانم از درد دیگه نمیتونه کار کنه خودشم یه چا میشنه بچهاشو باید جمع کنیم بابام یه کارگر دیگه به کارای خودمم نمیرسم برای یه وعده باید اندازه چقدر غذا بپزیم شوهرشم که میاد هر ماه ۱ هفته میمونن و خونه خودشون نمیرن واقعا کم اوردم نرید به خدا مخصوصا اگه خواهر مجرد دارید خونه🫠🥲
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
من بچم بزرگ شه شوهرکنه بهش میگم کلابیا اینجا هفته ای یه روزبروخونه خودت سری بزن بیا
پس چرا ازدواج کنه دیگه؟:/
کاربر قدیمی. [ هارمونی ] دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهم شدكوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود بردمن پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين مي نوازد، آرام، آرام. پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد