یادمه هم سن تو بودم نه دوم بودم خجالت میکشیدم حتی وقتی معلممون میبردم ازم سوال بپرسه
اینو تو ذهنم گنده کردم درس نمیخوندم همش این برام مهم شده بود ک ابرو پیشونیم و پشت لبم و بردارم
تو همون سالا برداشتم باز چالش جدیدم این بود مدام ی نخ دستم بود دست پا پشت لب پیشونی ابرو بر میداشتم تا ب خودم اومدم دیدم عی دل غافل چچیزایی از دست دادم
اعتماد ب نفس ب اینا نیست درسته تو این دنیای خوش رنگ و لعاب توم دوست داری مث بقیه بنظر بیای ولی چیزای مهمتری هست از چارتا مو پشت لبت رو اونا تمرکز کن ایندت مهم ترین چیزیه ک باید نگرانش باشی تو دوره پسا کنکورت هیچ کدوم از افرادی ک پشت لبت و ب روت اوردن نیستن تو دوره ازدواجتم وقتی داری برا کوچک ترین حقت دعوا میکنیم نیستن به خودت بیا چارتا تار مو رو ول کن حالا ک اینجوره وارد جدال و ایجاد چالش نشو