2777
2789

من مامانم رحمشو دراوردن دادن نمونه برداری حالم خیلی بده استرس دارم بعد احوالپرسی کرد گفتم والا دلشوره دارم گفت خب سرطان باشه چ اشکال داره بعد گفتم از شیمی درمانی میترسم (چون خواهرم اینجور بود و خیلی سختی کشیدیم)بازم گفت شیمی درمانی کنن چه ایرادی داره یعنی ی دلگرمی نداد بگه انشالله چیزی نیست و نگران نباش و فلان  بعد موقعی ک بابای خودش مریض بود انقد حالش بد بود ک نگو اونوقت درک نکرد نباید ب منم اینجور بگه

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

منظورش این بود که درمان میشه و حالش خوب میشه

میدونم چی میگیا گاهی یه دروغ یا دلخوشی دادن شیرین بهتر از حقیقت تلخه

ولی خواسته آمادت کنه که بدونی درمان میشه و واقعا این روزا درصد آدمایی که درمان میشن خیلی زیادن به شرطی که تبریز نباشن...خدا لعنت کنه کادر درمان بی وجدان رو

چاره ای ندارم جز اینکه پزشکی قبول بشم  کیپاپر  عاشق زندگی  

مدل دلداری داداشه

مامان من میگرن داشت فشارش میرفت بالا

میگفت وای خدا مردم

من ۱۴ -۱۵سالم بود میگفتم نترس مامان نمیمیری

مامانم همیشه بهم میگه

ولی من میخواستم خیالشو حداقل از یه جهت راحت کنم نگران نباشه  

درخواست حذف تایپیک بنا برقول سال گذشته ،لطفا یه صلوات برای درامان موندن همه مسلمونهای دنیا از دست ظالمین بفرستید ممنون،
چه بی شعور واقن به جای اینکه ی ذره آرومت کنه

منم تعجب کردم اون میدونست من میترسم چرا اول صبحی اینجور گفت از صبح. فکرم درگیره شعوره اونه باهات کات کنم بهتره درست؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792