من عمم جوونه و شوهر داره گل به گلی هم هستیم و بچه هم داره من قبل ازدواج باهاش خوب بودم و بعد ازدواج هم خیلی دوسش داشتم تا اینکه پیاماشو که به شوهرم داده بود دیدم البته قبل ازدواج بوده و دل و قلوه گرفته بود و ازش یه درخواستایی داشت قبلش من به اینکه بد حجاب بود نظری نداشتم و بعدش واقعا حساس شدم و دیدم واقعا رفتاراش زننده اس الان بقیشو میگم
فقط قطع رابطه با عمت 😥
مثلا میدیدم به شوهرم پیام داده که مثلا فلان اقا گفتم اول به تو بگم مسئله بیرون رفتنو که اگه پول نداری زنت زور نگیره و اینا یا مثلا داشتم بهش میگفتم بریم بیرون و اینا گفت چرا به شوهرت زور میگیری گناه داره و پاچه خاری
بعدشم که بهش محل نمیدادیم به شوهرم گفته بودم هر چی بود بهم بگو بعد از اتمام یه مهمونی بهم گفت ک ناراحت نشیا ولی چون بهت قول داده بودم گفتم عمت دست کشید رو شونم و رفت و و اون مهمونی هر جا میرفتیم میومد و وقتی هم من رفتم اشپزخونه رفت نشست پیش همسرم
گل به گلی چیه ؟
خب بعدش چی شد
وقتی میخواستیم با مامانم و اینا بریم بیرون متوجه میشد و میومد دنبال ما در کل ول کن نبود تا اینکه به بزرگتر گفتم و بهشون گفت مثلا ی بار داشت بچه شیر میداد خونه مادربزرگم خودشو جمع نمیکرد تا شوهرم ببینه منم درشو بستم
هیچی دیگه آخرش به هر سختی ای که بود به پدرم گفتم و بهش گفت و قطع ارتباط کردیم تازه خودش رفته بود به همه گفته بود در صورتی که ما به کسی هم نگفتیم تا ابروش نره ولی رفت به همه گفت منو مقصر کرد که یعنی من بد دلم نمیدونم واقعا چی بگم
از بعد عقدم دیگه واقعا بدبین شدم بعد از ازدواج همه را دارم میشناسم واقعا چه زمانه ای شده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز