هی خواهر منم شوهرم میگفت بچه بیاریم دخترمون تنهاست نیاز ب همدم داره من میگفت نه من نمیخوام دیگه خیلی اصرار کردن گفتم باشه سر دخترم تقریبا یکسال نازایی داشتم حالا الان همون ماه اول گرفت اینقدر شوکه شد گفت قرص بخور بیوفته 😑😑😑انتظار داشت اینم حتما یکسال دیگه حامله بشم ،اینقد غصه خوردم😪
حالا خودشم حساسه ها میگه ب خورد و خوراکی برس ولی انتظار داره مثل روزای عادی باشم میگه تو هنوز اولاشی از الان شروع کردی
آخه ویارم اینطوری صبح تا عصر خسته و بیحال و کسلم عصرا ک بهترم هم دلنازکم🥴
سر دخترم از صبح بالا میاوردم تا دم خواب بعضی وقتا تو خواب حالم بد میشد
سر این فقط دلم بهمه بالا نمیارم