والا بخدا مامانمم جرعت نداشتن اینکارا بهش کنن با اینکه زنعموش مادرشوهرشه
تازه اراده میکرد بابام سال ب سال خونه مامانشم نمیرفت و قهر بودیم یعداز ۱۰ساا عمه هام دیدم 😂بعدش اللنم هروقت مامانم اراده کنه بابام میره مهمونی
کلا ب مامانم میزنگن بخان دعوت کنن
البته باز عمه های من خوبن و ب عروس مبرسن هی خودم شانس نیاوردم خانواده شوهرم همه بی بخار بی خاصیت دکشون گردم کلا چون با کاراشون دیر یا زود باعث طلاقمون میشدن