2777
2789

من 6سال با یه اقا پسری دوست بودم که لانگ بودیم و در کلا۲۰ بار دیت داشتیم، اونم پزشک بود و ما خیلیییی با هم خوب بودیم ،فاصله شهرهامونم ۸ ساعت بود،خانوادشم در صدد طلاق بودن و کلا یکم از لحاظ اعتقادات و باقی مسائل با خانواده من فرق داشتن،من حتی به پسرم گفتم بیا نامزد کنیم هر کس خونه پدر مادر خودش باشه گفت نه و کلا میگفت تو منو فقط برای عقد میخوای و اگر ده سالم دوست بمونیم مشکلی نیست،هر چقدر من میگفتم خب من پیر میشم یائسه میشم میگفت اشکالی نداره

الان یه خاستگار دارم که وضعیت مالی و خانوادگیش خب به ما شبیه تره،دوست صمیمی پدرمه پدرش و از بچگی میشناختیمش
خانوادم میگن مورد اول هم خیلی دوره،هم اینکه همه این سالا فقط مجازی بودین و شاید تو واقعی خوشت نیاد و بابامم میگه من دختر به راه دور نمیدم،

به دوست پسرمم گفتم فوق العاده ناراحت شد حتی گریه کرد و گفت خوشبخت باشی،

من انتظار داشتم پاشه بیاد خاستگاری ولی گفت نه خانوادت بین منو اون پسره قطعا اونو انتخاب میکنن و من سنگ روی یخ میشم و تموم کردیم
لطفا بگین کار درستی کردم پسر دومیو انتخاب کردم؟
خیلی دلم تنگشه

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

اون اگه بگیر بود تو این سالا ازدواج کرده بودین

از کجا معلوم تو شهر خودش با یکی دیگه دوست نبوده که به این راحتی قید تو رو زده حتی حاضر نشده بیاد خواستگاری

پذیرفتن خیلی مهمه! بپذیریم که یه چیزی تموم شده،بپذیریم فلان جا اشتباه کردیم،بپذیریم که فلان جا حق داشتیم،بپذیریم یه سری چیزا همینه که هست، بپذیریم برای یه سری چیزا باید تلاش کرد و جنگید...پذیرفتنِ موقعیت و طبق اون رفتار و احساس کردن خیلی مهمه.

ببخشید رک میگم آخر متنت فقط همین یه کلمه به ذهنم رسید اسکلی؟

فکر میکردم میتونم همه آدمها رو نجات بدم..‌. تا اینکه متوجه شدم اونا دارن خودمم توی باتلاق غرق میکنن.

ببین اگر توی زندگیت یه کار درست کرده باشی همین کارته بنازم اون دنبال بهونه بود وگرنه راه دور راه نزدیک نداره اگرم اگرم گریه کرده به خاطر این بوده که دیگه هیچکس نیست سرگرمش کنه آفرین دختر عاقل دکمه س س زدی

ازدواج راه دور و از دو فرهنگ خیلی سخته ،فریب پزشک بودنش رو نخور اون آقا زندگی گسسته ای داره و تکلیفش با خودش روشن نیست،به درد نمیخوره چون هیج تلاشی هم نمیکنه و شما از ا ول بهش گفته بودی که قصدت ازدواجه و اونم گفته دوست بمونیم ،شما فقط بهش عادت کردی ،به نظرم رو خواستگار دوم که میگید شباهت دارید و از ی فرهنگ هستید فکر کنید 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792