من 6سال با یه اقا پسری دوست بودم که لانگ بودیم و در کلا۲۰ بار دیت داشتیم، اونم پزشک بود و ما خیلیییی با هم خوب بودیم ،فاصله شهرهامونم ۸ ساعت بود،خانوادشم در صدد طلاق بودن و کلا یکم از لحاظ اعتقادات و باقی مسائل با خانواده من فرق داشتن،من حتی به پسرم گفتم بیا نامزد کنیم هر کس خونه پدر مادر خودش باشه گفت نه و کلا میگفت تو منو فقط برای عقد میخوای و اگر ده سالم دوست بمونیم مشکلی نیست،هر چقدر من میگفتم خب من پیر میشم یائسه میشم میگفت اشکالی نداره
الان یه خاستگار دارم که وضعیت مالی و خانوادگیش خب به ما شبیه تره،دوست صمیمی پدرمه پدرش و از بچگی میشناختیمش خانوادم میگن مورد اول هم خیلی دوره،هم اینکه همه این سالا فقط مجازی بودین و شاید تو واقعی خوشت نیاد و بابامم میگه من دختر به راه دور نمیدم،
به دوست پسرمم گفتم فوق العاده ناراحت شد حتی گریه کرد و گفت خوشبخت باشی،
من انتظار داشتم پاشه بیاد خاستگاری ولی گفت نه خانوادت بین منو اون پسره قطعا اونو انتخاب میکنن و من سنگ روی یخ میشم و تموم کردیم لطفا بگین کار درستی کردم پسر دومیو انتخاب کردم؟ خیلی دلم تنگشه
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.