مامان و باباش و خودش اومده بودن
بابام رفت توی حیاط استقبالشون
من و مامانم و ابجیم هم داخل خونه بودیم
اول مامانش وارد شد
خیلیییییی مهربون بود😂😂همش قربون صدقم میرفت😂🤦♀️امیدوارم البته ظاهری نبوده باشه با تعریفای نینی سایتیا از مادرشوهر
بعد یهو حین قربون صدقه اومد دستم رو گرفت گفت وااااای دخترم چه دستات یخ کرده😑😑😑😑