چرا جدا نمیشی از این نکبت
آخه ازنظر من کاره عجیبی نبود اون داستان چیده بود که تو باماشبنش بیرون رفتید باهمید که عکسایه همولابک کردید وگرنه تو این چندسال چرا فالو مردی نبوده بجز این یکی بعد راستیتش ازش خیلی اون لحظه ترسیدم چشماش کاسه خون بود دوستای لاتی داره گفت راستشو بگو وگرنه سه سوت آدرسه یارو درمیارم میدم ننشو به عزاش بنشونن منم از شرش ترسیدم دست کذاشتم روقران که نمیشناسمش
خیلی پررو تشریف داره دقیقا نمونه ی یه مرد خیانتکاره که خودش همه گوهی میخوره بعد به زنشم شک داره
جات بودم یکم بیشتر کرم میریختم میریدم بهش ولی خوب با یه ادم روانی نمیشه کلنجار رفت
حقشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز