اگه زمان برمیگشت به عقب چیکار میکردین واسه خودتون

از چه نظر میگی همه چیز عالیه آخه با عقلت تصمیم بگیر برو مشاوره

فدات حتما به حرف خانوادت مخصوصا بابات گوش بده اونا تجربشون بیشتره

۱. رفیق بازی نمیکردم 

۲. ب دوستام اعتماد نمیکردم و همه چیمو بهشون نمیگفتم 

۳. اون زمان و هزینه ای ک کردم برای مسیر پنج ساله ای  ک رفتم رو نمیکردم و انرژی شو برا راه اندازی کسب و کار خودم میزاشتم.

۴. تخم مرغ هام رو تو یه سبد نمیچیدم!

۵. بین پیشرفت و ارتقا اجتماعی و زندگی خصوصیم بالانس ایجاد میکردم... بنده سی رو رد کردم و مجرد هستم. و تجربه کافی تو روابط با آقایون ندارم. میدونم ازدواج کنمم کلی مشکل خواهم داشت بخاطر این کم تجربگی.... من الان مصداق واقعی یه آدم به کله بزرگ و دست و پای کوچیک ام... بالانس تو زندگی تون ایجاد کنید عزیزان..

۶. از سنین کم سعی می‌کردم ورزش کنم و ب ورزش خودم رو عادت بدم. 

۷. راجب زندگی شخصیم ب احدی نمیگفتم چون چشم زخم خیلی بده و آدم ها هم اکثرا خیلی حسودن...از آدم بد و حسود و تنگ نظر بدور باشید ایشالا

نمیدونم چی بگم ولی حتما مشاوره رو داشته باش

اهااا یادم افتاد باز...

۸. دوستانون رو بهم معرفی نکنید...

۹. دوست پسرتون روهم با دوستانتون آشنا نکنید (تجربه منفی چنتا از دوستام بوده)

۱۰.سعی میکردم کم گویی و گزیده گویی رو تمرین کنم! و انقد وراج نباشم!

۱۱. تمرین صبر میکردم...

۱۲. به خدا و زمان بندیش اعتماد  میکردم

۱۳. چیزی رو هم ب زور از خدا نمیگرفنم... هربار گرفتم ب زور، دهنم بعدش صاف شد

درسمو میخوندم ک الان تو... گیر نکرده باشم😑😂

اگه به سن ۱۸ سالگی برمیگشتم حرف پدرمو گوش می کردم و با همسر سابقم هرگز ازدواج نمی کردم. با یه کارخونه داری که خیلی خودساخته بود و دوستم داشت ازدواج می کردم. بچه دار می شدم چون الان بچه ای ندارم. و دیگه اینکه یک سال و نیم پیش خودکشی نمی کردم. بعدش وارد مباحث آسترولوژی و علم اعداد و علوم غریبه و خوندن مانترا و ازین چرت و پرتها نمی شدم. اگه به هشت سالگی برمی گشتم می رفتم آلمان. و اگه به ۱۵سالگی بر می گشتم اصلا دور آلمانو یه خیط بزرگ می کشیدم و نمی رفتم

سلامت باشی🥰

چرا وارد علوم غریبه و آسترولوژی نمیشدی؟

المان کلا خییلی سخته.. چ ۸ باشی چه ۱۸! چون شما نمیتونی با جمعیت شون ادغام بشی ...نه که شما نخوای ها، اونا نمی‌خوان....

چون اینها همه چرته، اینا همه تلقینه، یه عده شارلاتان از جمله راشل اگه بشناسیش بر خلاف ادعاشون پیام آور تاریکی هستند اصلا خود نیروی تاریکی هستن که از خوش باوری یه عده ای سواستفاده می کنن. با تلقینات منفی هم اینکارو انجام میدن. تا یه مدت قیافه شو نشون نمی‌داد وقتی دیدمش فهمیدم آدم حسودیه که با تلقینات منفی فقط میخواد زندگی بقیه رو از روی حسادت خراب کنه

وآرد علم اعداد هم نمی شدم، معانی اعداد رو از لیندا گودمن تفسیرشو شنیدم. لیندا گودمن همون کسیه که اونهمه برای بیماری دیگران نسخه تجویز می کرد، آخرش خودش در اثر دیابت مرد. کسیکه خیلی ادعاش می شد ولی هیچی نمی دونست

نه ایرانم. تا رفتم آلمان مادرم بختش وا شد و دکم کرد رفت کانادا اونجا یه شارلاتانی به اسم شوهر همه چی شو بالا کشید آخرش هم جدا شدن و مادرم در اثر سرطان فوت کرد