دیشب جشن چله ای برادرزادم بود بعد خواهر زن داداشم اصرار که پاشین بیاین یک عکس خانوادگی با مامانتون با دکور یلدایی بگیرین یادگاری میمونه
منم به خاطر اینکه روشو زمین نندازم پاشدم ولی واقعا فکر کردم خانواده خودمه گوشیمو دادم بهش گفتم از گوشیه خودم بگیر بچم تو بغلم خیلی اذیت میکرد تا من بچمو مرتب کردم دو تا عکس همیجوری گرفت 😐😐اصلا متوجه نشدم که عروس هم پشت سر ما حجاب نداشته
بعد زن داداشم با صدای بلند با لحن خیلی بد جلوی اون همه مهمون گفت فقط با گوشیه عروسم عکس بگیرین هیچ کس عکس نگیره هم من هم خواهرش شکه شدیم سریع خواهرش همون دو تا عکس رو از تو گوشیم پاک کرد