ديروز از صبح ی تميز کاری مفصل کردم ناهار درست کردم
بعدش رفتم کلاس بعدش دور دور الکی توی خیابونای شلوغ برای هديه خريدن برای مادر ها ک ناکام بود بعدش رفتیم تو ی کافه ریلکس کنيم
فکر کنم ساعت های دوازده بود رسیدم خونه ی سره درس خوندم تا دو ونیم شب
خوابیدم ساعت ده بيدار شدم بکوب درس خوندم تا ساعت یک بعدش رفتم امتحان دادم ی سر رفتم خونه مامانم برگشتم خونه تو سینک ظرف نشسته بود اتاق خواب نا مرتب بود
ولی من فوق العاده خسته بودم نیاز ب ریلکسیشن داشتم
هیج توجهی ب نا مرتبی نکردم
دوتا فیلم دانلود کردم پشت سر هم دیدم
بعدش کتاب خوندم
قرص های ویتامینی ک چن روزه نخوردم خوردم
اون لاکی که ی هفته هست میخام بزنم وقت نمیکنم زدم
ژل شست و شوی صورتمو زدم
کرم پا و دستمو زدم
الان خونه بهم ریخته هست اما خودم مهم ترم حالم خوبه خستگیم رفته وایب خوب دارم
بهتون توصیه میکنم هيچ وقت زیاد از حد فداکاری نکنید و تو نقش اون آدم مظلوم بدبخت داستان نرید
و حالا که زمستونه و اول فصل
این کارا حتما انجام بدید
ی نوشيدني گرم هروز بخورید
مرطوب کننده آبرسانی پوست دست و پا و صورت
گرم نگه داشتن رحم
مراقبه و مدیتیشن
خواندن کتاب یا رمان
معاشرت با آدمهای خوب
مصرف مکمل ها مثل آهن و..
نوشیدن آب کافی
و خودتون رو مهم تر از همه چیز بدونید