یه بیماری بد گرفتم خیلی بد داغونم کرد لطفا نپرسید چی
همین باعث شد اعتماد بنفسمو از دست بدم و دیگه برا کنکور نخونم . هیچکس و ندارم یه خانواده از هم پاشیده یه پدری روانی مریض هم کلاسیم یه دختر گیج بود اما انقد خانوادش پشتش بودن سال اول قبول شد خیلی خستم دلم مرگ میخاد من هیچوقت دیگه خوب نمیشم کاش بمیرم این همه ادم میمیرن چی میشد یکیش من باشم
اول اعتماد به نفس داشته باش
خب بیماری رو بگو شاید از نظر تو فاجعه هست
وقتی ندونیم مریضیت چی بوده چجوری دلداریت بدیم شاید مریضیت از نظر خودت خیلی فاجعه باشه شاید فقط بخاطر کمبود اعتماد بنفس و مشکلات روحی و خانوادگی این حس هارو داری
چقدر من توعم یا تو منی
منم این روزا حالم خیلی بده و تحت فشارم
هم سن خودتم هستم
گفتم ک فک نکنی زندگی فقط به تو زور آورده ها نه🙂
اما قوی باش درست میشه
نمیتونیم نپرسیم بیماریت چیه شاید بیخود داری بزرگش میکنی مریضی رو
اگر مشکلاتت بزرگه برای تو
خدا از مشکلات تو بزرگتره به خودش پناه ببر
و اینکه ای کاش بین صحبتات نمیگفتی فلانی گیج بود
اون هم در نوبه ی خودش استعداد داره و قوی هست
تو هم در نوبه ی خودت استعداد داری و قوی هستی
هیچ وقت خودت رو دست کم نگیر
تو رو خدا آفریده
قربونت برم
نگران نباش خدا هست✨😍بهت کمک میکنه مشکلاتت زود تموم میشه
حس میکنم مریضیت رو داری گندش میکنی من تنبلی تخم دان دارم تیروئید دارم و حساسیت شدید دارم و همیشه قرص میخورم روزی کلی قرص دارم که باید بخورم هر ماه یا هر یک ماه یکبارم پام سونگرافی و ازمایشگاه هست .
با مردن کسی چیزیش نمیشه .اما اگه زنده بمونی و بجنگی و پیروز بشی اونموقعست که لذت زندگی کردنو میچشی
و اینکه امکان نداره کسی با فکر هدف و نقشه بجنگه وپیروز نشه.
جنگجو مردن لذتش بیشتر از بازنده مردنه
