خدایا...خسته شدم دیگه...خسته شدم...سه ساله زندگی ندارم..سه ساله ادم به حساب نمیام....
کنکور تجربیم...سال اول ۳۹ هزار شدم و سال دوم ۱۲ هزار..امسال سال سومه که موندم و بهتر از قبل میخونم و میدونم پایین ۶-۷ هزار میارم...اما خانواده امونم رو بریدن..خواهر حرفت و احمقم هر بار میکوبه تو سرم و میگه رفوزه...میگه درس نمیخونی....میدونه نقطه ضعفمه و هر بار که میخواد اشکمو در بیاره با تمسخر و خنده اینو تو سرم میکوبه در حالی که خودش هیچچوچچ گوهی نشدههههه...یه دانشگاه تبریز یه رشته چرت انسانی خونده حالا طوری هست انگار دکتره....سه ساله نه خرید درست و حسابی کردم.. نه گوشی درست و حسابی دستمه....سه ساله که زندگی زهره... سه ساله میگن حالا کنکور قبول شو بعد.....
الان دارم میفهمم من زندگیمو با دستای خودم تباه کردم..نباید پشت میموندم و برای آرزوهام بجنگم...دیگه این حد از تمسخر رو تحمل ندارم.. تا دیروز حرف فامیل کم بود..الان حرف خانواده هم اضافه شده....باید مثل دوستم میرفتم یه آنلاین شاپ میزدم و هر هزینه ای داشتم مینداختم گردن خانواده... باید مثل خواهرم فقط از بابام پول تو جیبی میگرفتم نه اینکه حتی بهداشت نرم تا یه رشته خوب تر در بیام ...
بچه هاتونو با وضعیت امسال کنکور لطفا خیلی درک کنید..به خدا سخته..به ولله سخته...به ولله شرایط مثل قدیم نیست... دیگه چرا تمسخر؟