انقد اذیتم کردن با بابا و مامانش زجرم داد بیا و ببین
فکر کرد تا آخرش هستم اذیتم کنه میمونم باهاش
الانم خانوادم ماجرا رو فهمیدن وگرنه بازم همون مظلوم بودم
خیلی میترسم از طلاق بیاین کسایی که طلاق گرفتن دلداریم بدین
بچه هم ندارم
اینم بگم همچی رو نمیتونم بگم کسی ببینه
ولی یه پسر لوس و بی غیرت و پول نمیده گردش نمیبره فقطم رو حرف بابا و مامانش
دیگه دارم خلاص میشم