دقیقا دو سال پیش این موقع ها بود این نوشترو نوشتم
روی کتاب تستم
من اون سال پشت کنکوری بودم و ۱۹ سالم بود
یه خواستگاری برام اومده بود که من حس میکردم این آقا واقعا لیاقت من نیس
من حس میکردم من شایسته اینم با مرد بهتری زندگز کنم
اما عمه و خاله و مامانم به اصرارررر میگفتن نهههه خوبه قبول کن
من یک دنده و سمج گفتم نه من میرم دنبال ارزوهام
و رفتم
درسته اونسال هم قبول نشدم اما امسال بالاخره معلمی قبول شدم
و الان بد ترین خواستگارامم باز از اون اقا خیلی بهترن
اگ من حرفشونو گوش کرده بودم حیف میشدم
شماام برید دنبال هدفتون