دوستان نگید ارشد مهم نیست شغل مهمه...
من شغل دارم و از شغلم راضیم
اما ادامه تحصیل رو کلا و ذاتا دوست دارم...یعنی محیط دانشگاه و پژوهش و کتابخونه کلا بم آرامش می ده و عاشق کتاب خوندنم
شاید بیست درصد هم بخاطر وجهش باشه که بخوام دکترا بگیرم بقیشم بخاطر عشق به همون چیزی که گفتم اصلا هم دنبال هیئت علمی و این حرفا نیستم
اما چیزی که باعث میشه بی خیالش شم ...اینه که یه فکر فلسفی مدام تو گوشم میگه اگه درس بخونی فرصت زندگی کردن در کنار عزیزانت رو تو این دنیای کوتاه از دست میدی...
چون به هر حال درگیری های خاص خودشو داره و زمانبره...
علاوه بر زندگی کردن ...کمک کردن به اقوام درجه یک و حتی آدمای دورتر
با خودم میگم اگه من بتونم حتی به یک نفر تو این دنیا کمک بیشتری کرده باشم بهتره یا درس بخونم...
درس خوندن من هیچی به این دنیای تهی اضافه نمی کنه...اما کمک کردنم می تونه حتی شده یه لبخند به این دنیا اضافه کنه