مادرشوهر من جوون صداشم همینطور
یبار زنگ زدم نامزدم (دوران دوستی) مادرشوهرم برداشت گفت فلانی(اسم نامزدم)خوابه منم عصبی شدم که چرا یه دختر جوون گوشیم رو برداشت
گفتم سگ کی هستی زنیکه.....
گفت مادرشم
گفتم عههههه منم پدرشم
عصر رفتم تالار همسرم اونم داخل دفتر بود صدامو شناخت گفت عه سلام همسرم 🥲
اب شدم قشنگ