2777
2789

آقا من از این خوابا زیاد می بینم ولی این یه چیز خوب داشت

دیروز ما خوابیدیم از قضا از زمین و زمان صدا میومد 

گوشی هامون زنگ خورد و.... منم‌ بد خواب شدم😂

لحظه آخر خوابم یهو خیلی عمیق شد و خواب دیدم شبه و تو خونمون تنهام و چون من شهر دانشجوییم تنها زندگی میکنم فک کردم پس برای همین تنهام و خونه اصلی مون رو با اون‌ یکی شهر ک دانشجوام اشتباه گرفتم قدرت تحلیل نداشتم😂

حالا چیزای اضافه خواب رو نمیگم..... 

من داشتم میومدم سمت اتاق ک تاریک بود یهو دیدم مامان و خالم تو اتاق هستن😐😐 وای من یهو وحشت کردم و فهمیدم خوابه و بیدار نیستم و اصلا حس مزخرفی بهم دست داد می خواستم از ترس گریه کنم

خالم داشت میومد سمتم ک من یکی از دیوارای خونه رو بغل کردم چشمام رو بستم صلوات دادم  یهو یه نیرویی منو از خواب بیرون کشوند یعنی قشنگ حس کردم انگار تیتراژ پایانی فیلم خونه تو چشمم رفت تو سیاهی.... و چشمام رو تخت باز کردم 🙂💔

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792