یکی از فامیلای اشغال من به زنش خیانت کرده اقا هست
اون زنی ک باهاش بوده میدونسته این زن داره افتاده به پاش جفتشون بیشعورن ک هیچ
حالا الان از هم جدا شدن اون زنه داره از این اقا یسره شکایت میکنه به بهونه های مختلف ی بار میگه گوشیمو این دزدیده ی بار میگه کلید خونمو داره ی بار میگه زدتم داره به بهونه های مختلف ازش شکاست میکنه چینار کنیم که تموم شه هرچی با زنه حرف میزنیم میگیم این زن داره دست بکش میگه ن میخوام شکاست کنم