خب هزار مدل صحنه سازی میتونی بکنی دادگاه خضانت بچه رو بهت بده
مشکل اینه نشستی خدا برات معجزه کنه
خب یه کاری بکن
یه بچه رو به این دنیا اوردی مسئولیت داشته باش بخاطر بچت هم که شده یه کاری کن
شده باشه بعد طلاق بری کارگری و پنبه چیدن حداقل فکرتون راحته دیگه
همه اشتباه میکنن ولی قرار نیس تا ابد توی اشتباه بمونیم که
ایشون وقتی میبینه شوهر درست حسابی نداره یه کاری کنه واسه خودش جدا بشه با بچش بره
هی فاز زنای بدبخت رو نباید در بیاره ادم که ، حالا مثلا بدبخت هم باشه بهش میگن باریکلا که توسری خور شوهرتی؟
من با شاید و چهارتا حرف نمیتونم برم حضانت بگیرم قبلا این راها رو رفتم و میدونم تو دادگاه با وکیل دادگاهم حرف زدم گفت بالا بری پایین بیای بچه واسه پدر ..
الان نمیتونم رو حساب حرفت پاشم جمع کنم برم بچمم بزارم اینجا لای این وحشیا
خودش باید تصمیم بگیره
یا بمونه همینجوری بپوسه هم خودش هم پسرش نابود شن
یا بلند شه و زندگیشو بسازه
در هر صورت ما نمیتونیمتحقیر کنیم فقط راه حل
چون این ناراحته اگه هم ارادش ضعیف و نمیتونه از ترسش و بی پناهیشه
باید خودشو بپذیره و زندگیشو بسازه
امیدوارم قدرتشو پیدا کنه
شوهرت بشدت کارش اشتباه اشتباه اشتباااااه
کار شما و پسرت دیگه بدتر مگه کسی سر صبح قبل مدرسه میشینه مشق می‌نویسه ؟پس روز قبلش چیکار می‌کرده ؟چند بار که ننوشت رفت مدرسه معلم دعواش کرد می‌فهمه باید بنویسه مشقاشو
هر جوری هم شده مستقل بشید
عزیزم یعنی همه بعد طلاق نجات پیدا کردن. خیلیام بودن بچه رو گذاشتن و خودشونو نجات دادن و رفتن بچشون زیر دست نامادری مرده
اینجا یه قبرستون کوچیک هست به پسر ۶ ساله که مادرش گذاشت و رفت آخرم زیر دست نامادری مرد. مادره کتکش زده بودو بچه آروم نمیشد واسه اینکه آروم شه بگیره بخوابه بهش داروی آرام بخش میده بچه فوت میکنه.خب اون مادر میدونس قراره اینجوری شه؟؟؟ نه فک میکرد با رفتنش هم خودش راحت میشه هم بچش دیگه تو دعوا بزرگ نمیشه
