یکساله نامزدیمو به هم زدم از همون لحظه که به هم زدم دلم میگفت دوباره به هم برمیگردین اقا من یکسال هر کی اومد خواستگاری دلم هیچ جوره راضی نمیشد و رد کردم دیروز با یه استادی مشورو کردم قران باز کرد گفت خودت بهش زنگ بزن ...اقا من زنگ زدم جواب نداد رفتم معازه ش گفتم یکساله که کنار نمیام با این موصوع جدایی یکم من من کرد و گفت نه تو دیگه واسه منو خونواده م تموم شدی ولی میدونستم شل داره اینو میگه نگاهی ام که بهم مینواخت حس داشت ...هیچی اومدم بیرون هر چی عکس و شماره بود پاک کردم و یه نفس راحت کشیدم الان باز دوباره امروز دلم تو هول و ولا افتاده که صبر کن دوباره به هم برمیگردین !!!!!من واقعا چه کنم؟