حاملم هیشکی تبریک نگفت

من قایم کردم به تلافی کارها و مخفی کاریاش وگرنه جاریام میدونستن بهشون گفته بودم فقط مادرودختر فتنه خبر نداشتن

بعدم هی میگفتن چرا نگفتی ما دیدیم اونروز فلان بهمان گفتم میدونستم تحمل انتظار ندارید الان یهو چند هفته دیگه بدنیا میاد😁😁😁(خودشون میدونن مسخره میکردم)

قیافه من اون وسط دیدنی بود 😂 خلاصه دیدم ادما ظرفیت هرچیزی رو ندارن و خیلیا لیاقت پیگیری ندارن کلا

نامسلمون خدایی خیلی تبریکم ضایع بود ؟؟؟؟

آخه استارتر هم محل سگ بهم نداد حتا جواب کوتاهی نداد🙄😐😑

خوبه شوهزت همکاری کرده

منم میدونم یه روزی باردار بشم خانواده اش جز ناراحتی چیزی واسم ندارن

سربارداری اولم هم فقط باحرفاشون اذیت کردن 

شوهرم بازم نمیگفت میگفت ولشون کن اخر میفهمن گفتم بابا اینا دنبال حرفن الان میگن خودش نزاییده بچه از کسی گرفتن خودم گفتم 

شاید ندیده😂

خودتون باید یه جعبه شیرینی بخرین بگین برای بارداریه ک اونا تبریک بگن ...نه اینکه به روی خودتون نیارین انتظار تبریک هم داشته باشین 

مننننننن به نشانه اعتراض و اینکه کسی اهمیت به پیام تبریکم نداد این تاپیک رو ترک میکنم

باشد که رستگار گردید 🙄🙄🙄

من از ترس خواهر خودم، به بقیه گفتم.

من چون سابقه ی سندروم داون داشتم تا حواب آمینوسنتز به کسی نگفته بودم، بعد اون گفتم، شوهرم میگفت نگو، ول کن.

گفتم همین خواهر خودم ، فردا برامون حرف درمیاره.

آخه چند بار ، دختر دایی مو گفته، میگه زن داییم از خواهرش تخمک اهدایی گرفته