بچها من توی گروه روانشناسی یه پسری اومد پی وی با هم صحبت میکردیم حدود۶ماه بحثامون راجب روانشناسی هم بود تا اینکه این آیدی اینستا و شماره ی منو گرفت منم اعتماد کردم
بعد چند باری غیرمستقیم میگفت خوشم میاد ازت من توجهی نمیکردم تا اینکه گفت قصد ازدواج داری گفتم نه و همینطوری ادامه داشت ازم یکبار عکس خواست منم عکس دونفره با دخترداییم فرستادم و بعد که دیگه خیلی زیاده روی کرد و شعرای عاشقانه میفرستاد از چند تا اکانت بلاکش کردم
حالا دیدم آیدی اینستا بابام داداشم و مامانم و دختر عموم رو فالو کرده به داداشم پیام داده هوای مریم رو داشته باش دوستت داره داداش منم غیرتی میخواست زمین و زمان بهم بدوزه گفت این تو رو از کجا میشناسه
بقیشو پست بعدی مبنویسم