2777
2789
عنوان

ازاحمق بودن خودم مطمن شدم

| مشاهده متن کامل بحث + 470 بازدید | 31 پست
ن بابا اصلا نباید بگههمینکه به رو خودت نیاری و بذاری اونا بسوزن بهترین کاره. بعدشم مادرشوهره میفهمه ...

ای خدا هرچی مشکل والا از این ازدواج‌ها برمیاد آدم تو خونه بابات که مشکلات نداری

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

من باشم به مادر شوهرم زنگ میزنم،میگم مگه جاری حسودمنه که من نباید این خبرو پیشش بگم،بگو من فکر کردم ...

نمیخوام باهاش بحث کنم چون انقدرنفهمه هرچقدربگم باورنمیکنه بازحرف خودشومیزنه

ای خدا هرچی مشکل والا از این ازدواج‌ها برمیاد آدم تو خونه بابات که مشکلات نداری

مشکل از ذات خراب آدماست وگرنه منم مجردم همش از دست سیاست ها و فضولی ها و نقشه های خاله و دخترخاله ام اذیتم ول کن نیستن خیلی حسودن همش پشت سرم حرف درمیارن. 

محبت بیجا اینه دیگ دلت برای کسی نسوزه هر جا احترام بیش از حد بزاری محبت کنی ضربه میخوری

دقیقاهمینطوره بخداانقدرمن به اینهاخوبی کردم کل خاندانشون میگن چه عروس خوبی دارین اماخودشون قبول ندارن میگن نه مگه چیکارکرده برامون جاریم آدم حسابشون نمیکنه میگن اون خوبه 

خب دیگه بچه داره چه حرفیه این مادرشوهرت زده ،میدونی خیلی حسودن مخصوصا مادرشوهرت به شما حسادت داره،من ...

چشم حتما 

هیچکس نمیدونست گفتم تولددخترم همه هستن بگم چه میدونستم واسه اینم حرف درمیارن

ببین اونجای خودش سوخته و بس. اونا زورشون میاد و ناراحتن حتما سوره فلق و ناس رو مرتب بخون که چشمت نزنن. به روی خودت نیار چی شنیدی. قرار نیست از ناراحتی اونا الان شما ناراحت بشی. 

ان‌شاءالله جاریت هم خدا سوپرایزش میکنه باردار میشه و میمونه براش

ببین اونجای خودش سوخته و بس. اونا زورشون میاد و ناراحتن حتما سوره فلق و ناس رو مرتب بخون که چشمت نزن ...

مشکل اینه که جاریم من هرکاری میکنم میره میشینه پیش مادرشوهرم وخواهرشوهرم میگه چرافلان کاروکردمن ناراحت شدم بابام واسم جهیزیه خریده بودانقدرگفته بوداونهاانداخت به جون من مادرشوهرم میگفت چرابابات مبل وتلویزیون اینجورچیزهاخریده بابای فلانی نداره اون ناراحت میشه سرسیسمونی دخترم یه دعواراه انداخت که چرابابای اون همه چی خریده بابای من نداشت بخره بچه ام دلش میگیره 

ای خدا هرچی مشکل والا از این ازدواج‌ها برمیاد آدم تو خونه بابات که مشکلات نداری

نه بابا من خونه بابامم بودم خواهرم اخلاقش اینقدر گند بود،به من 18ساله میگفت دختر ترشیده اونجام آسایش نداشتمالان چند ساله که باهم قطع رابطه ایم 

چه نکو طریق باشد که خدا رفیق باشد..
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792