تاپیکا رو میخوندم یکی شوهرش بهش فحش داده بود
یکی براش هیچی نخریده بود
یکی هم...
من اما از جمعه سخت بیمار و در تب و لرز دیروز کمی سرپا شدم
ناهار گفتم جوجه بخر بیار بعد ناهار با لبخند و تشکر گفتم امروز روز زنه این ناهار هم به مناسبت اون(خودم ربط دادم چون حس کردم یادش نیس) هستید باقیش رو بگم؟
بفرما
عا
اونم درجا گفت وای یادم رفته بود عصر بریم چیزی بخریم برات.عصر شد من گفتم حالم تازه خوب شده هنوز صرفه شدید دارم تو برو هر چی مد نظرته بخر برام من نمیام
روز مادر دل مادرم خون شده😅🥺الهیی که اون طرف کارماشو پس بده😣
اما اصرار شدید که توام پاشو بیا
تند بگو
کاش باهاش میرفتی
خب
من خودم گفتم امروز چه روزیه ، گفت روزت مبارک عزیزم 😂😂 کادو هم نگرفتم! اما چرا ککمم نمی‌گزه!😂
زودزودبگوووو
منم همش درگیر دکتر بودم واقعا اذیت شدم
چرا من خوندم امام جمعه سخت بیمار بود؟؟😁😁
