من تو خانواده پر جمعیت بزرگ شدم درس خوندنمم وسط شلوغی بوده چه برسه به خواب
کنار خونمون ساختمون میسازن فک کن صدای جرثقیل کارگر و .... از اون طرف برادرزاده هام دوتان هرکدوم‌یه گوشی دستشون کارتن میدیدن وای ظهر بود قشنگ‌دوساعت تخت خوابیدم حالا همسایه پایینی صدای تلویزیونش بازو بسته شدن درش رو مخمه:////
ممنم تابستونا از دست همسایه کولر وهودو بلز میزاشتم تا صدای نحسشو نشنوم حاصربودم از گرما بمیرم ولی صدای اونو نشنوم من قبلا تو یه تاپیکی گفته بودم که حتی به صدای لحاف کشیدن کسی حساسم صدای یا کریم ها اول صبح صدای راه رفتن کسی نصف شب
صدای بلز کردن دریخچال بعداز خوابیدن من وخیلی صداهای دیگه
من دقيقا همین بودم.حتی باید تاریک مطلق بود.همیشه خدا با شوهرم جنگ داشتم چرا رفتی دستشویی بیدارم کردی چرا نفس کشیدی دیگه خوابم پرید
امااااااا از وقتی بچه اولم به دنیا اومد آدمی شدم که رو سنگ تو هوای یخ و چراغونی تو عروسی، ولم کنن میخوابم🤣🤣🤣
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز