تا حالاشده توی زندگیتون بخاطر یه اتفاقی که پیش اومده دیگه هیچی خوش حالتون نکنه و عملا ناامید شده باشید از زندگی؟
اگه آره، بعدش چیکار کردین وضعیت الانتون چطوره؟
اره
کنکور قبول نشدنم
هیچی منتظرم‌یه روز قبول شم
آره
وقتی دنبال محبت بودم و ذوق مو کور شد هر بار
اره شده کلا از خانوادم‌ناامید شدم
سلام علیکم🌱
من حسم به این دنیا طبق حرف اقای بهجته میگه دنیا مثل این گل مصنوعیه واقعیتش اون دنیاست، وقتی دنیا درک کنی اگاه بشی بفهمی چی به چیه اروم تر میشی سکوت میکنی انقد تمع و حرص مال دنیا نداری انقد خودت بخاطر چیزای بی ارزش بدرد نخور رنج نمیدی، سعی میکنی ادم خوبی بشی سعی میکنی ب خدا و معارف خدا نزدیک تر بشی که داخل همین چیزا خودش شیرینی داره و امید داره ولی بستگی به خودتون داره...
آره
بچه خواهرم مریض قلبی به دنیا اومد
آخر سرم با کلی تلاش قبل دوسالگی از دنیا رفت
همه ترکیدیم ولی خو گذشت زمان ...
امروز سالروز فوتش بود سال ۹۵.
رفتم پیش روانپزشک و خوب شدم
ببین ولی انقدر به خودم فشار آوردم که زد به معدم
خودتون نجات بدید نزارید به بدنتون آسیبی بزنه. من اون روزا فقط آرزوی مرگ میکردم درصورتی که داشتم بهترین روزای زندگیم میکردم،
متاسفانه نادونی کردم و الان معدم که سی سال آخ نگفت و اذیتم نکرد یک سال داره پدر منو در میاره
گلم با تفریح کردن و شاد بودن خودتو نجات بده
اگر انگیزه نداری برو دکتر روانپزشک
دکترم میگفت این غصه ها یروز غده میشه از یجا میزنه بیرون، به فکر خودت باش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز