طلاهامو فروختم به خاطر شوهرم اجازه دادم خونه ومغازه رو هم بفروشه به خاطر کارش ولی شوهرم چیکار کرد از من پنهونی خانواده اشو حمایت کرد من موندم و لباس کهنه هام من موندم و قناعت من موندم یه دنیا حرف پشت سرم که همسرت تو کارت دخالت میکنه نمیگذرم نه از شوهرم نه از خانواده اش که حق خودمو بچه هامو خوردن خدایا خودت جای حق نشستی الانم دارم با گریه مینویسم
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
دلم شکسته اعتمادم بهش کلا از بین رفته...میدونی چیکار کرده؟ منی که برای خودم جشن یلدایی نگرفتم پارسال ...
چطور نشناختیش از قبل
یعنی یه دفعه شده حاتم طائی؟ اگه از این دست خودشیرینیا داشته اگه رضایت بقیه براش مهم تر از رفاه و رضایت شما بوده خیلی اشتباه کردی به این خصوصیات اخلاقیش دقت نکردی
اینجا ایران است رو برای تحقیر به کار نبرید💔هیچ چیز خطرناکتر از این نیست که جامعهای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند که هیچ سهمی در آن ندارند. مردمی که حس میکنند سهمی در جامعه دارند از آن جامعه محافظت میکنند، ولی اگر چنین احساسی نداشته باشند، ناخودآگاه میخواهند که آن جامعه را نابود کنند.- مارتین لوترکینگ
لباس کهنه ها رو آتیش بزن لباسهای نو بخر برای خودت ولی اصلااا به روش نیار که بفهمه داری لجبازی میکنی ...
وقتی قبلا داشت تلفنی حرف میزد با یکی شنیدم که میگفت ۶۵میلیون پول خرج ماشینش رو من دادم داداشش رو میگفت الان داره به من زور میگه...قسمش داده بودم که حق من وبچه هامو نده حلالت نمیکنم...که الان دسته گل های جدیدش رو شده
چطور نشناختیش از قبلیعنی یه دفعه شده حاتم طائی؟ اگه از این دست خودشیرینیا داشته اگه رضایت بقیه براش ...
میدونی از کجا شروع شده ؟ از وقتی تقسیم اموال کردن و ما سهام بقیه رو خریدیم وموندن دو تا ورثه که زورمون نرسید بخریم سهمشون رو...الان مثل زالو افتادن به جونمون
همسرم خیلی باهوشه...منم با حرفاش خام کرد...که آره میدونی کار تولیدی چقدر سود داره؟ تو یه سال همه ی چیز هایی که فروختیم رو میتونیم پس بگیریم...یه حساب سر انگشتی داد بهم منم باورم شد...گفتم پشتش باشم...واقعا هم راست میگفت میشد اینکارو کرد تا وقتی که شریک حرام خور نداشته باشی...یه عادت بد هم داره زیادی سنگ خواهر وبرادرهاشو به سینه اش میزنه..داده اونا خوردن برای خودمون چیزی نمونده
تو که میدونستی طرف زیاد سنگ خواهر برادرش و به سینه میزنند نباید خام حرفاش میشدی حالا کاریه که شده ب ...
بهش تا عید فرصت داده بودم کارشو جدا کنه اونم میدونی چرا؟ چون بدهی داره چک داره اگه از کاز بیاد بیرون ورشکست میشه...ولی دسته گل های جدیدش داره رو میشه...میدونی از چی میسوزم حتی کاپشن هم نخریدم برای خودم چون همسرم بدهی داره ولی آخه چرا چرا بااینکه میبینه برای خانواده ی خودش نیازه بازم میده به دیگران
به خدا خیلی هم ساده نیستم حتی به مادرشوهر وخواهر شوهرمم گفتم نونی که اینا میبرن سرسفره اشون حلال نیست ها..حتی با خودم گفتم هر چی خوردن پس میدن اگه خدا جای حقه..به دو روز نرسید برادرشوهرم رفته بود پیش مادرشوهرم گفته بود حالم به هم میخوره نمیتونم غذا بخورم